P { margin-bottom: 0.08in; text-align: right; }

سلام آقای رئیس جمهور . می‌دانم این روزها سرتان خیلی شلوغ است آنقدر که حتی وقت فکر کردن به خودتان را هم ندارید . ما شما را برای همین خصلت‌تان انتخاب کردیم . خدمت گذاری و خستگی ناپذیری‌تان.

یادم نمی رود که می‌گفتیم تا دولت رجایی یک یا حسین دیگر!! خوشحال بودیم که بعد از هشت سال غربت حالا ولی امرمان یاری پیدا کرده که می‌خواهد سنگری باشد تا تیرهایی که رهبرش را هدف گرفته‌اند به او اصابت کند . اما امروز واقعا دلمان برای آن روز ها تنگ شده است.

هر وقت به کشور ی سفر می کردید با خود می گفتم باز رفت تا تن اجداد مستکبرین را در گور بلرزاند و آن وقت سوراخ موش برایشان می شد چند هزار دلار .یادم نمی رود وقتی پشت تریبون در سازمان ملل و یا دانشگاه های آمریکایی می رفتید و دعای فرج می خواندید با خودم می‌گفتم مردی پیدا شد که دیانت را بر سیاست بچرباند . خاطره استقبال دانشجویان کشور مالزی را هرگز فراموش نمی کنم.حماسه آفرینی‌تان در لبنان هم برای خودش افتخاری بس بزرگ بود . اما امروز وقتی می بینم پا به پله هواپیما می گذارید بیشتر از کمی می ترسم خوب شاید این هم بخاطر شلوغی سرتان باشد .

یادم نمی رود که وقتی آشفته بازار ارز اواخر دولت خاتمی را تحویل گرفتید و چهار سال با ثبات آن را اداره کردید چقدر خوشحال بودم که مردی پیدا شده تا زمینه رشد و تعالی صنعت را فراهم کند . هر وقت کالایی را به ما نمی دادند غمی نبود چون آقای احمدی نژاد متوسل به دانشگاه و صنعت می شد و نمونه ایرانی اش ، بهتر از مدل خارجی اش تولید می شد . وقتی رسانه ها خبر از هدفمندی یارانه ها می دادند با خود گفتیم عجب جسارتی! وقتی نشست خبری داشتید و مسائل اقتصادی را بحث می کردید امید وار به آینده می شدیم و خاطر جمع .اما امروز وقتی می شنوم که قرار است بعد از خبر ساعت 22/30 با مردم سخن بگویید بند دلم پاره می شود که فردا اوضاء بازار و ارز چه خواهد شد . چند کارگاه زود بازده که خودتان مبدع آ‌ن‌ها بودید تعطیل می شود و یا چند کارگر کارخانه بیکار خواهد شد . خوب شاید این هم بخاطر شلوغی سرتان باشد .

دزد گیری هایتان هم عالمی داشت . لیست مفسدین اقتصادی و ایستادن در مقابل کانون های قدرت و ثروت هم که برای خودش حکایتی داشت . محرومان جامعه عجب لذتی می بردند این حرف ها را می شنیدند . وقتی ساختمان های اضافی دولت را به نفع بیت المال می فروختید می دیدم عجب! دولت جدید بدون ریخت و پاش است و چقدر دولت‌تان را تا دولت رجایی نزدیک تر می دیدیم . اخبار دامادی فرزندانتان هم دلگرم کننده بود . اما امروز نمی دانم خاوری و دار و دسته اش را کجای دلم بگذارم . این بگم بگم هایتان هم که ... آخر فرمودند با بگم بگم که کار درست نمی شود . بالا دادن گوشه پرونده آقایان هم که مزید بر علت شد .خوب شاید این هم بخاطر شلوغی سرتان باشد .

یادم هست آن سال ها گفتید پول تبلیغات کردن را ندارید. گفتیم بسم الله مگر رسم مردان جنگ کهنه شده؟! با خود گفتیم کاری ندارد یک سال پشت کاغذ کاهی ساندویچی جزوه می نویسیم و کاغذ های سفیدمان را خرج انقلابی ها می کنیم . جزوها و کلاس ها ، مغازه ها و مطب ها ، ماشین ها و کارخانه ها ، همه و همه شدند ستادهای مردمی‌تان . یادم نمی رود شب ها چطور پای بنرهای انتخاباتی‌تان تا صبح نگهبانی می دادیم که نکند دار و دسته همان دزدان به گوشه اش خطی بیندازد . اما امروز سخت است که ببینم با پول بیت المالی که حافظ آن بودید جشن ورزشگاه آزادی را راه بیندازید و یا سفرهایی که میراث رجایی بود تبدیل به متینگ انتخاباتی دیگران کنید . خوب شاید این هم بخاطر شلوغی سرتان باشد .

درد دلهای فرهنگی هم که دیگر هیچ فقط همین را بگویم کسانی که در کارزار انتخابات 88 مخالفتان بودند امروز برای شما کف و سوت می زنند .خوب شاید این هم بخاطر شلوغی سرتان باشد .

این حلقه انحراف دورتان هم که دیگر هیچ نگفتنش بهتر است و مطمئنم این یکی حتما بخاطر شلوغی سرتان بوده و هست اصلاً می‌دانم همین باعث شلوغی سرتان شده.

آقای رئیس جمهور می دانم سرتان خیلی شلوغ است اما اگر روزی بر قبله ای که پاکمردان جنگ بر آن نماز عشق می گذاردند نمازی خواندید و احمدی نژاد 84 را در اعماق وجودتان یافتید سلام ما را هم به او برسانید . به او بگویید کجا رفتی دلمان برایت خیلی تنگ شده . ما بیشتر از اینها به تو امید بسته بودیم.